-
از فروغ ...
1391,11,17 17:16
بعضی موقع ها ، حرف و احساست رو خیلی قبل ها یکی گفته ، یکی مثل فروغ ... کنون که آمدیم تا به اوجها مرا بشوی با شراب موجها مرا بپیچ در حریر بوسه ات مرا بخواه در شبان دیرپا مرا دگر رها مکن مرا از این ستاره ها جدا مکن . نگاه کن که موم شب براه ما چگونه قطره قطره آب می شود صراحی دیدگان من به لای لای گرم تو لبالب از شراب خواب...
-
نشد
1391,11,14 16:03
رفتی و گفتی که بهتر میشود حالت اما نشد دیوانه بازی هایت کم میشود بعد از این اما نشد گفتی که من را گم میکنی در هزار توی روزگار به بازی های دنیا خو میکنی کم کم اما نشد
-
وقتی ...
1391,11,08 13:39
من از نگاه سرد ماه به باور شب رسیدم وقتی ستاره می شکست گریه ی شمع رو فهمیدم افسون چشم خیس باد وقتی به باغ گل رسید وقتی تو قاب پنجره بغض ، گلویم را برید من مُرده بودم مثل رود وقتی به دریا نرسید وقتی که قایق هم شکست ساحل سرابی بیش نبود حالا دگر از ما گذشت از این به بعد هیچی دگر جز جان تو و جانِ ...
-
روزی صبح خواهد شد
1391,11,04 16:57
به لبخند چشمانت سوگند و به عشق بازی شبنم و گل روزی صبح خواهد شد در آبادی ما صبحی همه ی پنجره های بسته باز خواهد شد رو به آواز شقایق ، گل یاس مردم آن روز به هم هدیه خواهند داد نور ؛ باران کودکان شور و خوشحالیشان را با چکاوکهای باغ قسمت خواهند کرد و بالاترین درس نحوه ی صحبت با گل هاست بهار شانه به شانه ی قهقه ی مستانه ی...
-
انتظار
1391,11,02 11:16
هر روز و شبم در انتظار می گذرد یعقوب وار تحمل می کنم دوری ات را فقط تو هم یوسف شو و برگرد ...
-
چه باشی ، چه ...
1391,10,30 12:05
عاقل هزار دلیل دارد که تمام کُنَد مزرعه ی مهربانی اش را برود ، یک جور که انگار جاده ای نبوده که خراب کند پل نگاهش را به نگاهت اصلاً تحسین همه ی خردمندان عاقل اندیش را می خرد اما دیوانه بی دلیل با هر تپش نور تو را یاد می کند به مهربانی ات ، به خوبی هایت چه باشی ، چه ...
-
دردهای ابدی در آخرین بوسه
1391,10,27 13:45
توی زندگی یک جاهایی هست که باید یک سختی هایی رو تحمل کنی ، بعضی اتفاق ها ناراحتت میکنه ، اذیتت میکنه ؛ حتی باعث میشه یک مدتی درگیرش بشی ولی کم کم سعی میکنی بر اوضاع مسلط بشی و بحرانت رو حل کنی ؛ اما یک دردهایی هست که تا ابد روی دلت می ماند ، تازه است همیشه ، تاثیرش را همه جوره روی تو می گذارد ، دیگر نمی شود همان آدم...
-
کما
1391,10,25 09:22
روز آخری که رفتم ملاقاتش دیگه اصلاً نمی تونست تکیه بده ، چون نفسش میگرفت و احساس خفگی بهش دست میداد ، مدتها بود که به خاطر همین مشکل نمی تونست عادی بخوابه – به سختی حرف میزد ، کنارش نشستم روی تخت ، شروع کردم باهاش حرف زدن سر به سر گذاشتن زیاد به هوش نبود معمولا وقتی زیاد درد داشت ، مورفین زیادی میگرفت مثل این بچه گربه...
-
یادت باشد ...
1391,10,24 11:09
من تمام خود را در نیمه راهی بارانی در گرگ و میشِ بوسه و تمنا در آرزو و افسوس خیال ستاره ها جا گذاشته ام یادت باشد ... هر جای قصه به آواز و رقص بنفشه ها رسیدی سراغ یک دیوانه ی پریشان را بگیر شاید در شالیزار سبزِ ترانه ای محلی همراه گلهایی از جنس نور باز به هم رسیدیم تا آن روز ... تنها آرزویم برای تو آسمانی آبیست
-
پیرمردیست در من
1391,10,19 13:05
پیرمردیست در من حیران از سرگشتگی جوانی اش بیمار چشمانش هنوز منتظر در هیاهوی طوفان روزگار دست و پاهایش می لرزد از غم و هجری بی فرجام پیرمردیست در من آرام خو گرفته به تنهایی خویش بی تفاوت ز گذشت ثانیه ها می کند از عمر ، عبور در پی حادثه ای که برگرداند به او آن خاطر آشفته ی یار پیرمردیست در من خسته که تمام احساس از تنش...
-
مرا به غیر تو خیالی نیست
1391,10,14 21:37
Normal 0 false false false EN-US X-NONE AR-SA در کوچه پس کوچه های دلتنگی آخرین بغض ترانه ی من باش تا نفس های سبز عاشقی باقیست جرعه جرعه در این جامِ خالی باش در این شب های ظلمتِ بی نور ستاره باران دست های تنها باش بغض خالی در میان همه حرفام بخوان مرا و اهورایی باش دیدگانت خواهر دریاست بمان تا صبح و هم آغوش ساحل باش در...
-
دل
1391,10,12 11:04
صدای شکستن این دل چنان بلند بود که شیشه های چشمان خودت را هم لرزاند ؛ آنقدر ریز ریز شد که دست و پایت را هم برید از من ...
-
دوستی ها
1391,10,11 15:54
حواستون به دوستی هایی که ایجاد میکنید باشد آدمها در رابطه ی دوستی دو حالت دارند ، بعضی سریع و راحت وارد یک رابطه می شوند و خیلی زود نزدیک می شوند ، این آدمها این قابلیت را دارند که هر موقع خواستند بروند و فراموشت کنند . بعضی های دیگر اما به سختی و با وسواس خاصی رابطه هاشون رو انتخاب می کنند و خیلی دیرتر این رابطه را...
-
شبیه مجنون
1391,10,05 15:58
اینجا لحظه ها بوی غم می دهد در هوای بی تو غنچه هم جان می دهد گرفته است دلم از زمین و ، زمان هم تک تک ثانیه هایم بوی باران می دهد غریبانه تن می سپارم به جادّه ها می گویند سفر یاد تو را باز پس می دهد مگر چه کرده بودم با تو عزیز دل که سرنوشت این چنین داغ می دهد چشمانت هنوز برای من گویاترین آینه هاست ببین چگونه دلم سر به...
-
شاید
1391,10,03 11:34
پر کن قدحی از مرگ شاید که سرمستی اش هشیارمان کند ...
-
عذاب واقعی
1391,10,02 14:25
+ می دونی چی تو زندگی به طور جدّی عذابت میده ؟ o چیزهایی که داشتی و با قدرناشناسی از دستشون دادی ، همونی که بهش میگن بی لیاقتی پ.ن : اینجا به احترام دوستان باز است .
-
شب یلدا
1391,09,29 09:17
+ ابراز عشق و علاقه از طرف یک زن چجوری میشه فهمید در واقع حقیقی هست یا حقیقی نیست ؟ - همین قدر بگم که هیچی یه روزه یا یه شبه اتفاق نمی افته ؛ نه عشق ، نه نفرت ... ؛ هرچیزی قبلش مهمه و قبلترش و خیلی قبلترش ... . . . . + من اگه میشه فقط می خوام باهات صحبت کنم ، همین ... - آقا حامد من یک زن شکست خوردم + اتفاقاً به همین...
-
فراموشی
1391,09,28 11:24
فراموشی تقدیر ماست یا تقصیر ما ........... ؟
-
مسئله این است
1391,09,26 10:35
دیوانه ات میکنند مسئله هایی که در ذهنت به جای اینکه حل شده باشند ته نشین باشند .............................. ........................
-
چقدر ...
1391,09,26 10:35
چقدر زیاد بودی در دلم و چقدر زیادی بودم در دلت ...
-
وفادارتر
1391,09,26 10:34
باورت نمی شود امّا غمت از خودت وفادار تر است ...
-
گفتمان !
1391,09,22 14:59
+ داشتم میگفتم ، هنوز هیچی نشده روزی 4 5 تا قرص باید بخورم - جدّی !؟ + آره ... 4 5 تا هنوز هیچی نشده ... هنوز هنوز . هیچی نشده !؟ - چیزی شد !؟ + بی خیال ...
-
مکن بتا که نشاید
1391,09,22 11:30
- غزل 907 رو از دیوان شمس بخوانید و گوش دهید و در این لذّت برای ما هم دعا کنید !!! مده به دست فراقت دل مرا که نشاید مکش تو کشته خود را مکن بتا که نشاید مرا به لطف گزیدی چرا ز من برمیدی ایا نموده وفاها مکن جفا که نشاید بداد خازن لطفت مرا قبای سعادت برون مکن ز تن من چنین قبا که نشاید مثال دل همه رویی قفا نباشد دل را ز...
-
داستان تصویری
1391,09,21 09:22
این هم حکایت تصویری از حال ما طی چند ماه اخیر ...
-
تقدیم به سیلان
1391,09,20 13:35
بچه که هستی هزار تا فکر و خیال داری برای بزرگ شدنت ، صبح ها به این امید بلند میشی که گام هایت را برای رسیدن چیزهایی که آرزو داری بر میداری ؛ به عشق این به مدرسه میری که در کلاس ، موضوع انشایت که شد در آینده می خواهید چه کاره شوید ، هر چی توی سرت هست رو بیاری رو کاغذ و برای همه بلند بخونی . بچه که هستی توی بازی های بچه...
-
دل تنگی
1391,09,18 23:05
دلت برای کسی تنگ بشه چیکار می کنی !!؟ زنگ می زنی !؟ میری می بینیش !؟ اس ام اس ، چت ، ... اگه اون آدم خیلی خیلی بهت نزدیک بوده باشه و تو دیگه نتونی ببینیش چی !؟ تنها کار باقی مونده این میشه که میشینی یه گوشه هر چی عکس و فیلم داری میآری وسط ، سعی میکنی تموم خاطراتت رو باهاش مرور کنی ، هر چی روزهای خوب و آرومی که باهاش...
-
پرواز
1391,09,16 10:20
دردم از این ه که عمری خودم رو نشناخته بودم ... ترانه ی جدیدی از سیاوش قمیشی دانلود
-
بهونه
1391,09,14 18:15
رفتن بهانه نمی خواهد ! یک جفت پا یک جاده و مقداری فراموشی ... بیچاره آن چشم های منتظر ...
-
بدرقه ت چشمای خیسم
1391,09,13 12:51
به خودم می پیچم از درد در شب سیاه تن سرد واسه آغوشی که گم شد در شب بارونی سرد از همان لحظه که رفتی شب و روز من یکی شد نفس های بی تو بودن آه سرد پشت شیشه ها شد توی ثانیه های بی تو خاطراتت می درخشه یاد زخم هایی که روی سینه م جا می مونه تا همیشه تو میری سفر سلامت بدرقه ت چشمای خیسم گل گلدونه ی باغچه دیدار ما به قیامت ...
-
مرگ مگر اثر کند
1391,09,12 14:24
آدم اگر آدم باشد باید تاوان گناهانش را بپردازد ، باید اشتباهاتش را بپذیرد و سعی در جبرانش داشته باشد ، آدمیزاد است دیگر ، خدا را چه دیدی ؛ شاید فردا را ندیدی ! آره ؛ به همین راحتی که بقیه رفتن ، تو هم میروی ؛ پس اگر کسی را رنجاندی تا دیر نشده کاری کن شِکوه بسی شنیده ام، از دلِ درد کشیده ام کور شوم جز تو اگر زمزمه ای...